معنی صافی سیرت - جستجوی لغت در جدول جو
صافی سیرت
(رَ)
بی غل و غش. نیک خو. نیک روش
ادامه...
بی غل و غش. نیک خو. نیک روش
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر کافر سیرت
کافر سیرت
آنکه سیرت کافران دارد، کافر خو
ادامه...
آنکه سیرت کافران دارد، کافر خو
فرهنگ فارسی عمید
صافی سریرت
(سَ ری رَ)
صافی ضمیر. صافی طینت. پاک نهاد. رجوع به صافی ضمیر شود
ادامه...
صافی ضمیر. صافی طینت. پاک نهاد. رجوع به صافی ضمیر شود
لغت نامه دهخدا
تصویر کافر سیرت
کافر سیرت
کسی که اخلاق کافران دارد کافر خوی: (آخر ای نادان کافر صورت مشووم دون می نه بینی فوق و تحت و کوه و صحرا و بحار ک) (سنایی)
ادامه...
کسی که اخلاق کافران دارد کافر خوی: (آخر ای نادان کافر صورت مشووم دون می نه بینی فوق و تحت و کوه و صحرا و بحار ک) (سنایی)
فرهنگ لغت هوشیار